English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
at a knock-down price U به قیمت مفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
valuer U قیمت گذار
valuers U قیمت گذار
worth U قیمت
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle U فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles U فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling U فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bear U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
quotation U قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotation U قیمت
quotations U قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotations U قیمت
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
price U قیمت
price U قیمت گذاشتن
prices U قیمت
prices U قیمت گذاشتن
divide U بریدن یا جداکردن به چند قیمت
divides U بریدن یا جداکردن به چند قیمت
deflate U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
flophouse U اطاق ارزان قیمت
flophouses U اطاق ارزان قیمت
valueless U بی قیمت
dumping U سیاست تبعیض قیمت در تجارت بین الملل
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
assay U عیارگیری فلزات گران قیمت
assays U عیارگیری فلزات گران قیمت
yield U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yielded U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yields U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
basis U قیمت واحد
calico U پارچههای پنبهای ارزان قیمت
bull U گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bulls U گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
maintenance U قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
assessment U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessments U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
lump sum U قیمت مقطوع
lump sums U قیمت مقطوع
devaluation U تنزل قیمت پول
deflation U تنزل قیمت
flea market U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flat U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flattest U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
quote U قیمت دادن
quoted U قیمت دادن
quotes U قیمت دادن
lease U استفاده از قطعه در زمانی و پرداخت قیمت
lease U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
leases U استفاده از قطعه در زمانی و پرداخت قیمت
leases U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
devaluate U تنزل قیمت دادن
devalue U تنزل قیمت دادن
devalued U تنزل قیمت دادن
devalues U تنزل قیمت دادن
devaluing U تنزل قیمت دادن
underrate U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrated U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrates U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrating U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
pegging U تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
equivalent U هم قیمت
equivalents U هم قیمت
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
evaluate U تقویم کردن قیمت کردن
evaluated U تقویم کردن قیمت کردن
evaluates U تقویم کردن قیمت کردن
evaluating U تقویم کردن قیمت کردن
apprise U قیمت کردن
apprises U قیمت کردن
apprising U قیمت کردن
slash U قیمت راشکستن
slash U قیمت را شکستن
slashed U قیمت راشکستن
slashed U قیمت را شکستن
slashes U قیمت راشکستن
slashes U قیمت را شکستن
freight U قیمت حمل
freight U وسیله حملی که ازنظر قیمت مناسب است ولی کند عمل میکند
estimate U قیمت شهرت
estimated U قیمت شهرت
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
priceless U بی قیمت
price line U خط قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
set (one) back <idiom> U قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
bourse U قیمت
nominal U کم قیمت
above rubies U بی قیمت
PR U قیمت
value U قیمت
values U قیمت
cost U قیمت
wage price guideline U قیمت
wage price spiral U قیمت
valuing U قیمت
cif U قیمت
treasure U ذی قیمت
invalued U بی قیمت
all in price U قیمت کل
price limit U حد قیمت
high priced U پر قیمت
price tag U اتیکت قیمت
basic price U قیمت پایه
base price U قیمت مبنا
claimers U اسبهای هم قیمت
price leadership U رهبری قیمت
basic price U قیمت مبنا
price responsiveness U کشش قیمت
average revenue U قیمت عادی
price freeze U تثبیت قیمت ها
price freezing U انجماد قیمت
pricer U قیمت گذار
competitive price U قیمت جاری
competitive price U قیمت رقابتی
price freezing U تثبیت قیمت
price homogeneity U همگنی قیمت
price increase U ترقی قیمت
price index U شاخص قیمت
price theory U نظریه قیمت
average price U قیمت متوسط
average price U میانگین قیمت
close price U قیمت نزدیک
constant cost U قیمت ثابت
price support U تایید قیمت
price reduction U کاهش قیمت
price support U حمایت قیمت
buying price U قیمت خرید
price stability U تثبیت قیمت
break up value U قیمت رهایی
basis price U قیمت مبنا
bottom price U کمترین قیمت
price stabilization U تثبیت قیمت
bottom price U حداقل قیمت
basis price U قیمت پایه
big ticket U گران قیمت
price ratio U نسبت قیمت
cash price U قیمت نقدی
basic standard cost U قیمت استاندارد
basic standard cost U قیمت پایه
price level U سطح قیمت
price stability U ثبات قیمت
base price U قیمت پایه
price system U نظام قیمت
charm price U قیمت چشمگیر
price list U فهرست قیمت
price list U لیست قیمت
catalogue price U قیمت کاتالوگ
price stabilization U ثبات قیمت
last price U قیمت اخر
mark up U افزایش قیمت
final price U اخرین قیمت
low price U قیمت پائین
final price U قیمت نهائی
proper price U قیمت عادله
peasonable price U قیمت عادله
fair value U قیمت عادله
fair price U قیمت بیطرفانه
fair price U قیمت مناسب
fair price U قیمت عادلانه
fair price U قیمت منصفانه
market price U قیمت بازار
market value U قیمت بازار
factor price U قیمت عوامل
mean price U قیمت متوسط
middle price U قیمت متوسط
mark down U کاهش قیمت
fixed price U قیمت ثابت
just price U قیمت منصفانه
just price U قیمت عادلانه
least price U حداقل قیمت
price floor U حداقل قیمت
incentive price U قیمت محرک
incentive price U قیمت تشویقی
list price U قیمت فاکتور
historical cost U قیمت متعادل
historical cost U قیمت بازار
highest price U بیشترین قیمت
highest price U بالاترین قیمت
high value U گران قیمت
high dollar value U سنگین قیمت
half fare U نصف قیمت
low price U قیمت کمتر
freightage U قیمت حمل
mark down U تنزل قیمت
middle price U قیمت حد وسط
minimum price U کمترین قیمت
minimum price U حداقل قیمت
oil price U قیمت نفت
cost unit U قیمت واحد
parity price U قیمت مشابه
parity price U قیمت لایتغیر
cost push U فشار قیمت
price adjustment U تعدیل قیمت
price ceilings U سقف قیمت
price ceilings U حداکثر قیمت
price ceilings U تثبیت قیمت
price chiseling U تقلب در قیمت
price control U کنترل قیمت
price determination U تعیین قیمت
price differential U تفاوت قیمت
price discrimination U تبعیض قیمت
price effect U اثر قیمت
conversion price U قیمت تبدیل
price elasticity U کشش قیمت
offering price U قیمت پیشنهادی
current price U قیمت جاری
monopoly price U قیمت انحصاری
excess price U اضافه قیمت
excess price U قیمت اضافی
net cash U قیمت مقطوع
equilibrium price U قیمت تعادل
net price U قیمت خالص
diseconomy U ترقی قیمت ها
nominal price U قیمت اسمی
nominal price U قیمت عادی
nominal value U قیمت اسمی
decrease in value U نقص قیمت
normal price U قیمت متعارف
normal price U قیمت عادی
cut rate U تنزل قیمت
price elasticity U حساسیت قیمت
prizer U قیمت گذار
terminal price U قیمت نهائی
trade price U قیمت صنفی
underpricing U کم قیمت گذاشتن
unit price U واحد قیمت
unit price U قیمت واحد
unjust price U قیمت ناعادلانه
asking price U قیمت آخر
minimum charge U حداقل قیمت
half price U نصف قیمت
trade price U قیمت تجارتی
priceless U بسیار پر قیمت
estimating U قیمت شهرت
estimates U قیمت شهرت
trade price U قیمت تجاری
give-away price U قیمت مفت
crash price U قیمت مفت
rock-bottom price U کمترین قیمت
price cut to the bone U کمترین قیمت
appreciation U ترقی قیمت
standard price U قیمت پایه
sale price U قیمت فروش
worthless U ناچیز و بی قیمت
sale price U قیمت حراج
considerations U جایزه قیمت
consideration U جایزه قیمت
selling price U قیمت فروش
shadow price U قیمت سایهای
sopt price U قیمت روز
sopt price U قیمت نقد
spot price U قیمت نقدی
standard price U قیمت استاندارد
ruling price U قیمت روز
absolute price U قیمت مطلق
at par U به قیمت اسمی
at any cost U بهر قیمت
purchase money U قیمت جنس
appraisable U قیمت کردنی
reasonable price U قیمت معقول
reasonable price U قیمت عادله
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com